پایان یک دوره
by Ahmed on ۳۱/۰۴/۱۳۹۱الان که دارم این نوشته را مینویسم پادکست فصل دیگر از ایریکس عزیز که تو کافه رادیو منتشر شده بود داره پخش میشه و اولین سحر گاه ماه رمضان امساله.
مدتی بود میخواستم در مورد اتمام دوره دانشگاه بنویسم، البته که هنوز یه سری خورده کارها مونده ولی بی شک یه فصل دیگه هم در زندگی من تموم شد، فصل دانشجویی.
کلشو مثبت فرض میکنم گرچه آنچه در اونجا به من آموزش داده شد تعثیر زیادی در توانایی های فنی کاریم نداشت ولی میتونم بگم توی اون دوره توانایی های اجتماعیم ارتقاع پیدا کرد.
اگه روزی روزگاری کسی ازم راجع به تحصیل تو دانشگاه آزاد مخصوصا زنجان بپرسه حتما باید یادم باشه بهش بگم سعی کن دانشگاهای خوب بری چون مسلما یه دانشگاه خوب و حرفه ای تورو خیلی بیشتر و بهتر تو رشته دلخواهت میندازه و فرصت ها و ارتباطات بهتری پیش روت میزاره، البته که خود اون شخص هم نباید مثل من بازی گوش باشه و دوران کنکورو سرسری بگیره.
بگزریم، فعلا که برای ما این نیز گذشت و باید سعی کنم دوره بعدی زندگیمو حرفه ای تر سپری کنم.
گرچه تجربه فعالیت تو انجمن کامپیوتر ، تاسیس زنجان لاگ ، لینوکس اف ام و وب دولوپر شدنو لینوکسی شدنم در این دوره بود، اما کلا خودمو آدم تک بعدی ای میبینم و حقیقتا دوست دارم از این حالت خارج شم، یه سری ایده دارم اما هنوز نمیدونم چقدشو میتونم اجرا کنم.
در کل امید دارم دوران جدید سازنده تر و سرزنده تر باشم و یادم بمونه که با دیدن دانشجو ها و استادای محل تحصیلم یکی از اهداف زندگیم تاسیس یک انستیتو آموزشی بر پایه فلسفه آزاد / متن باز با خروجی بدرد بخور و اساتید کاریو بروز و الگوی پذیرش دانشجوی هوشمندانه تر شد.
به امید اون روز، اما فعلا باید به جواب این سوالا برسم:
چطور تو کارم حرفه ای بشم؟
چطور تو کارم غرق نشم و زندگی تک بعدی نداشته باشم؟
چطور سر زنده تر باشم؟
و در کل چطور درست زندگی کنم؟
خیلی دوست دارم نظر شما دوستان عزیزمو راجع به سوالای بالا بدونم، شاید که موجب نتیجه گیری بهتر من بشه
[email protected]
There are 9 comments in this article: