آینده زنجان لاگ

by Ahmed on ۱۳/۰۸/۱۳۹۰

زنجان لاگ در سومین سال زندگی خودش بسر میبره و تصمیم گرفتم افکار خودمو درباره آینده زنجان لاگ در اینجا مستند کنم تا در ادامه پست های زنجان لاگ شاید به یه جایی رسیدیم.

به نظر من زنجان لاگ به اهداف اولیش دست پیدا کرده و حالا باید برای کمال خودش برنامه ریزی کنه و خودش رو از یه اجتماع شخص محور به یک سیستم تبدیل کنه.

لیست پیشنهاد های من برای این هدف :

۱ . جدی تر کردن دادن حق اشتراک ماهانه و توبیخ افراد در صورت عدم تمکین از قوانین لاگ ( مسلما هر پیشرفتی در سایه نظم صورت میگیره و باید این نظم رو برقرار کنیم )

۲ . برگزاری جلسات عمومی لاگ به صورت فصلی برای جذب نفرات جدید و ترویج دنیای اپن سورس و باز نگه داشتن فضای لاگ

۳ . ادامه دادن جلسات تخصصی و منظم فعلی و در صورت امکان گسترش دامنه آنها

۴ . تعریف پست های مختلف مسئولیتی برای حیاط لاگ و برگزاری انتخابات ازاد بین افراد لاگ به صورت دوره ای و تحویل مسئولیت های مختلف به افراد مختلف ( حس کار برای زنجان لاگ واقعا پایینه الان بنظرم )

۵ . برگزاری جلسات پولی برای افرادی که قصد آشنایی با لینوکس را دارند توسط مجموعه ای از اعضای منتخب لاگ و دادن درصدی از حق این کلاسها به صندوق لاگ

۶ . تقویت بنیه صندوق لاگ توسط موارد فوق الذکر یا موراد پینهادی دیگر

۷ . تعریف پروژه های علمی اقتصادی مبتنی بر اپن سورس ( محصول ) و کمک ( مالی / علمی ) در راستای اتمام این پروژه ها

۸ . تعویض سیستم سایت لاگ

۹ . جذب اعضای خفن دولتی و دانشگاهی ( تجربه نشون داده شدیدا به درد میخورن )

۱۰ . برگزاری پیکنیک های تفریحی برای تفریح اعضا و بالا بردن حس برادی بین نفرات

 

پی نوشت :‌

۰ . مسلما بعضی از موارد بالا خیلی کلی هست و باید با بحث کاملتر بشه ، از همه تقاضا دارم بر اساس منطق و عدالت بنویسن و حتما بنویسن و ار بحث های شفاهی خود داری کنن تا هم ثبت شه و به یه جایی برسیم و هم از برخوردها و استحکاک های بی مورد جلوگیری بشه

۱ . بعضی از اعضا معتقدا که اکثر این کار ها باعث شلوغی بی دلیل لاگ خواهد شد ، در جواب دوستان باید بگم به نظر این حقیر میشه کلاس ها رو رتبه بندی کرد و در یک کلاس پیشرفته مسلما حصور علاقه مندان بی دلیل است و با روشهایی این قضیه را مدیریت کنیم. مثلا تقسیم کلاسها به جلسات عمومی و تخصصی.

۲. مدینه ی فاضله من چند سطح از این رویا جلوتره ، دوست دارم شرکتی بسازیم بر اساس این دیدگاه ها که توش از کار کردن لذت ببریم ، دوست دارم دانشگاه خصوصی درست کنیم که نیروهایی بر طبق فلسفه و تکنولوژی های آزاد / متن باز تربیت کنه و مرکز رشد خصوصی داشته باشیم که به نیروهای مستعد امکانات لازم رو بده و شهری داشته باشیم که دنیای نرم افزاریش بر طبق این منش باشه و در نهایت الگوی کشور بشه و اونم تغییر بده :)

 

از اینکه با حوصله این نوشته رو خوندین ممنونم

[email protected]

There are 6 comments in this article:

  1. ۱۴/۰۸/۱۳۹۰فرهاد says:

    کامنت من کمی طولانیه. ولی همه ی سعیمو کردم که خوندش وقت تلف کردن نباشه.
    سلام فرید جان. وقتی ایمیلتو دیدم خوشحال شدم که باز هم مصرانه دنبال آرزوت هستی.
    لینکهایی که فلش بک به گذشته بودن رو دیدم و همشو دقیق خوندم و بعد هم برگشتمو متن فعلی رو خوندم.
    قبل از هر چیز می خوام بگم احساس غرور کردم که همشهری ای مثل تو دارم که به معنای واقعی کلمه pesarkhobeee هستش.
    ولی می خوام توجهتو به یک نکته که به نظر خودم رسیده جلب کنم.
    هر کدام از ما آدم ها یه سری مسائل و اهداف خاص خودمون رو داریم تو زندگی که در طی زمان در ما شکل گرفته.
    مثلا اهداف اصلی خود من اینه که:
    *در حد مناسبی علم روانشناسی بلد باشمتا بتونم تو زندگی ازش استفاده کنم
    * اسلام رو درک کنم
    *تو رشته ی مهندسی نرم افزار دکتری بگیرم
    *تو یک تیم عدالت محور کامپیوتری(مخصوصا برنامه نویسی تحت وب) عضو بشم.
    * تو یک جامعه ی خوب زندگی کنم(تو فکرمم هست که ساختن این جامعه ی خوب رو از دانشگاه خودمون شروع کنم. فکر می کنم که تو هم با ساختن لاگ می خوای به همین جامعه ی خوب برسی)
    و …
    هر کسی ممکنه تعداد زیادی هدف داشته باشه و اهداف افراد هم به ظاهر با هم متفاوت باشن. ولی من احساس می کنم همه ی ما دنبال یک چیز مشخص هستیم و اون اینکه تو این فرصتی که از خدا برای زندگی کردن گرفتیم به بهترین چیزی که می تونیم برسیم. طبیعتا برای اینکه بتونیم تو بازی زندگی به بهترین چیزمون برسیم باید دو تا ابزار داشته باشیم.
    ۱. درک خوب و کافی از خودمون و زندگی(تا بهترین چیزمونو بشناسیم)
    ۲. قدرت مناسبی برای رفتن و رسیدن به بهترین چیزمون.
    حالا این وسط بعضی ها به تنهایی شروع به بدست آوردن این ۲ چیز می کنن و بعضی دیگر هم مثل من و شما به این نتیجه می رسن که با متحد شدن با دیگران خیلی بهتر می تونن به این دو ابزار برسن.
    اگه بخوام حرفام رو جمع بندی کنم اینطور می شه که به نظر من همه ی ما دنبال یه چیز هستیم٬ ولی از اونجایی که با هم ارتباط خاصی نداریم(مثلا من زیاد نتونستم با ایده ی لاگ تو برای اتحاد ارتباط برقرار کنم یا تو اصلا تا حالا ایده ی من رو در رابطه با پیام نور نشنیدی یا اینکه ما دو تا با ایده ی فرد سوم آشنایی خاصی نداریم) هر کدوم راهی رو برای خودمون تعریف می کنیم و در اون راه می افتیم که این می تونه باعث بشه از همدیگه بصورت نا خواسته جدا بشیم. در حالی که می تونستیم با هم باشیم و خیلی بهتر به هدفمون برسیم. البته ممکنه بعد از اینکه با هم ارتباط برقرار کردیم به این نتیجه برسیم که اگه از هم جدا بشیم و هر کس راه خودشو بره بهتره. ولی اینبار این یک جدا شدن درست و معقول هستش.
    به نظر من بهتره قبل از اینکه هر کس بیافته تو راه خودش٬ با دیگران به یک اتحادی برسه٬ چون:
    ۱- نقاط ضعف و قوت ایده ی هر کس مشخص می شه. که می تونه باعث بشه ایده ها اصلاح بشن
    ۲-شاید افراد بفهمن که می تونن از یک مسیر مشترک به هدف مشترکشون برسن که این باعث یک همکاری واقعی و تمام عیار میشه.
    ۳-حداقل نتیجه ی این جلسه اینه که آدم با چند تا ایده و چند تا انسان آشنا می شه که می تونه باعث بشه در موقع مناسب برای استفاده از توانایی هاشون برنامه ریزی کنه.
    من یک سری ایده دارم که چطوری می تونیم به این اتحاد برسیم. اگه علاقه مند بودی بگو تا در میون بزارمشون.
    ممنون که خوندی کامنتمو.
    فی امان الله

  2. ۱۴/۰۸/۱۳۹۰مهدی هنرمند جوان (subzer0) says:

    سیستم سایت رو که تف تو روحت! ۲ ساله میگی مبخواد پورتال بشه!!
    همیشه حرف آدمای خوب و جدید رو میگی اما چیزی ندیدیم! منتظریم.
    همیشه زیاد بودن خوب نیست! اما قبول دارم که حداقل ها لازمه!
    امیدوارم تغییرات به قیمت از دست دادن وضعیت موجود نباشه! بعد این همه مدت تازه عادت به دور هم جمع شدن بصورت منظم کرده بودیم.
    با منظم بودن موافقم. موارد مربوط به پول باید دقیق تر مشخص بشه.
    یکم داره واسه پیکنیک رفتن هوا سرد میشه اما در کل موافقم! :)
    مخلص آقا فرهاد!
    فحش گذاشتم اگه از حرفام سانسور کنی!

  3. ۱۴/۰۸/۱۳۹۰فرید says:

    @فرهاد جان از نظرت و دیدگاهت ممنونم، اما تجربه صابت کرده حرف زدن کمترین تاثیرو داره و بیشترین استحکاک. پس خواهشم اینه که تو هم افکارتو مستند کنی و بین همه ما به اشتراک بزاری :)
    @مهدی ایمان داشته باش :) راستی کارا خود به خود نمیشه ;)

  4. ۱۴/۰۸/۱۳۹۰فرهاد says:

    @فرید
    من احساس می کردم حرفامو مستند کردم!
    مستند کردن چطور می شه دقیقا؟؟ :دی
    فعلا خواستم اصول اولیه ی چیزایی که تو ذهنم بود رو بگم.
    و اگه براتون جالب بود بحث رو ادامه بدم.
    می دونی چیه فرید جان.
    به نظر من ما دارای هدف مشترک لاگ نیستیم.
    بلکه فرید هدف رسیدن به لاگ رو داره و من هم سعی می کنم تا اونجایی که بقیه ی اهداف و برنامه های زندگیم اجازه می ده کمکش کنم.
    ولی این فایده ی زیادی نداره. لاگ باید هدف من هم بشه تا بتونم بصورت موثر در لاگ شرکت کنم.
    هدف اصلیه من هم از مطلبهایی که گفتم ابن بود که بیاییم این مشترک سازی هدف هارو در حد توان انجام بدیم تا بتونیم حرکات موثرتری داشته باشیم.
    کار چندان سختی نیست. طرح عملی نسبتا واضحی هم تو ذهنم هست از این کار. رو حرفهام فکر کنید. اگه به نظر شما هم مشکل این چیزی که اشاره کردم هست٬ بگید تا در مورد راهکارهاش هم توضیح بدم
    @مهدی
    آقا ارادت داریم.

  5. ۱۴/۰۸/۱۳۹۰luis.mahdi says:

    فرید با تمام نظراتت موافقم بشرطی که روش کارشناسی کنیم . رو کمک های منم حساب کن

  6. ۱۵/۰۸/۱۳۹۰علی استجلو says:

    با سلام
    من کلا با نظراتتون موافقم . واقعلا دستتون درد نکنه .

Write a comment: